گذارم...و فکر می کنید آن روز در نمایشگاه "دنیای عجیب" وقتی باهاش رو به رو شدم چه حالی بهم دست داد؟ ب
گذارم...و فکر می کنید آن روز در نمایشگاه "دنیای عجیب" وقتی باهاش رو به رو شدم چه حالی بهم دست داد؟ به جای اینکه پیش من باشه رفته بود چسبیده بود تو دیوار!توی یک تابلو و برای خودش شناسنامه درست کرده بود ...صاحب داشت...حالاتم و خوابهایم داشتند به ریش من می خندیند...و من مثل مجرمی که هر حرکت و حرفش برایش جرم محسوب شود...میخکوب و ترسیده بر ج