و پسری که پشت خط بود محترمانه گفت سلام خانوم می خوام ازتون تست هوش بگیرم می شه قطع نکنید؟؟؟...مزاحم بود و من هیچ وقت با مزاحم ها تحت هیچ جور شرایطی صحبت نمی کردم ....چن جمله ای هم که از دهانم در می آمد تا با او در میان بگذارم شامل می شد از چن تا فحش آب نکشیده.ولی این بار صدای خفه ای از گلوم اومد بیرون که بپرس!

و ناگهان تمام کودکی ام...نوجوانی و جوانی ام به عنوان یک دختر باهوش آمد جلوی چشمم...تمام آن چیزی که با آن زندگیم را با دل خوش ادامه داده بودم و این شد که بدنم سرد سرد شد...یک مرده ی منتظر...